دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۵:۵۶
۰ نفر

جابر تواضعی: بعضی فیلمسازها بعد از مدتی امر به‌خودشان هم مشتبه می‌شود. فضایی می‌سازند و دنیایی خلق می‌کنند که موفق از کار درمی‌آید و تحسین می‌شنوند.

وقتی کارگردان در دام خودش می‌افتد

بعد آنقدر همان مسیر را ادامه می‌دهند تا رشته کار از دست در می‌رود. «بیگانه» بهرام توکلی از همین دست است؛ ادامه «آسمان زرد کم‌عمق» و کم و بیش با همان افراط‌ها. این چه روشی است که من تا آخر داستان نفهمم شخصیت‌ها که هستند و چه کاره‌اند؟ اسم این تعلیق نیست. روش روایت یک داستان با سبکی روشنفکرانه هم نیست. چرا باید کاری بکنیم که تماشاگر آخرش بگوید که چی؟ واقعا نسرین و امیر و سپیده که هستند و چه می‌خواهند؟ نسرین کیست؟ یک آدم روان‌پریش یا یک آدم زیرک؟ به چه می‌رسد در نهایت؟ حضورش چه تغییر بنیادی در امیر و سپیده ایجاد می‌کند؟ آنها را به کدام آگاهی می‌رساند؟ داستان فیلم پر است از حفره‌هایی که اجازه همراهی و همدلی را از تماشاگر می‌گیرند و در پایان هم جواب درستی به مخاطب نمی‌دهند. برای «پابرهنه در بهشت»، «پرسه در مه» و «اینجا بدون من» ارزش قائلم ولی مسیری که توکلی در 2 فیلم آخر طی می‌کند، رو به ترکستان است. گاهی لازم است آدم از دست خودش و دنیایی که ساخته و بابتش کلی تشویق هم‌شده نجات پیدا کند.

چرا این همه خشن؟

«آفریقا»ی هومن سیدی به‌عنوان نخستین تجربه جدی یک بازیگر جوان فراتر از حد انتظار بود. «سیزده» همچنان همان حس را به مخاطب القا می‌کند. سیدی کارگردان کاربلدی است؛ هم بازی را می‌شناسد هم تصویر را. ولی وجود این همه خشونت و فضای چرک و تیره در هر دو کار سیدی واقعا جای سؤال دارد. نکته دیگر وجود اکباتان در فیلم به‌عنوان یک شخصیت است. انگار همه خشونت فیلم ناشی از ساختمان‌های هندسی و منظم این شهرک است. این روالی است که در چند فیلم دیگر هم دیده‌ایم. مهرشاد کارخانی چند سال پیش در ادامه فیلم‌های اجتماعی خیابانی‌‌‌اش فیلمی ساخت به نام اکباتان که حتی اگر اکران شود هم بعید می‌دانم مخاطب آن را بپسندد. خلاصه اینکه عجالتا بهترین کار برای کارگردان سیزده این است که حتی اگر نمی‌خواهد از فضاهای چرک و خشن دست بکشد، حضور یک فیلمنامه‌نویس خبره را کنار خودش بپذیرد.

 

کد خبر 248128

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز